اثر مصوبه دولت بر صنعت پالایش و بورس تهران چیست؟
به گزارش پاداش، مصوبه اخیر دولت درباره نحوه تسویه صادرات، قیمتگذاری خوراک و الزامات مالی پالایشگاهها، نقطهعطفی در ساختار مقرراتی صنعت پالایش و شیوه ارزشگذاری سهام پالایشی در بورس تهران محسوب میشود. این مصوبه با هدف شفافسازی روابط مالی پالایشگاهها با دولت، کاهش ابهام در محاسبه خوراک و ایجاد چارچوب مشخص برای صادرات تدوین شده و به همین دلیل پیامدهای مهمی برای جریان نقدی، ریسک سیستماتیک و الگوی سودآوری این صنعت دارد. از آنجا که سهام پالایشی همواره تحت تأثیر سیاستگذاریهای متغیر، نرخهای نامشخص و نحوه تسویههای پیچیده قرار داشتهاند، اجرای این مصوبه میتواند ساختار ریسک آنها را متحول کرده و مسیر تحلیلی جدیدی پیشروی سرمایهگذاران قرار دهد.
کاهش ریسک
مصوبه جدید دولت که پالایشگاهها را ملزم به تسویه بدهی با شرکت ملی نفت، اصلاح قیمتگذاری خوراک بر پایه نرخ مرکز مبادله و واریز ارزش صادرات به خزانه میکند، یکی از مهمترین ریسکهای تاریخی صنعت پالایش یعنی «ابهام در محاسبه خوراک، ارز و تسویهحساب» را کاهش میدهد. برای سالها، نبود فرمول مشخص باعث میشد بازار سرمایه ریسک مقرراتی سنگینی برای پالایشگاهها لحاظ کند و این صنعت همواره با P/E کمتر از میانگین بازار معامله شود. اکنون با تثبیت فرمول، سطح قابل پیشبینی بودن جریان نقدی افزایش مییابد و این اتفاق نرخ تنزیل را در مدلهای ارزشگذاری کاهش میدهد. هرچه عدمقطعیت کمتر شود، بازار اجازه میدهد P/E گروه به سطوح بالاتری نزدیک شود؛ بنابراین این بخش از مصوبه ذاتاً اثر مثبت بلندمدت بر ارزشگذاری صنعت دارد.
فشار نقدینگی
الزام به تسویه کامل بدهیها پیش از صدور مجوز صادرات، فشار نقدینگی کوتاهمدتی ایجاد میکند. خروج نقدینگی از ترازنامه و احتمال نیاز به استقراض یا فشردهشدن نقد موجود، تصویری از کاهش انعطاف مالی در کوتاهمدت ایجاد میکند. این وضعیت ممکن است واکنش اولیه بازار را محافظهکارانه کند، زیرا افت نقدینگی معمولاً موجب عقبنشینی بخشی از تقاضای کوتاهمدت میشود. با این حال، این فشار ماهیتی دورهای دارد و پس از تسویه، شرکت در وضعیت باثباتتری قرار میگیرد. در واقع، بازار بهمحض شفاف شدن ارقام بدهی و نحوه تسویه، ریسک کوتاهمدت را بهتدریج کنار میگذارد.
تغییر سودآوری
تبدیل نرخ مرکز مبادله به مبنای تسویه صادرات و محاسبه خوراک باعث میشود سودآوری پالایشگاهها مستقیماً به متغیرهای جهانی وابسته شود. اکنون اختلاف قیمت جهانی فرآوردههای کرکاسپرد (گازوییل، بنزین، نفت سفید) با نفت خام نقش تعیینکنندهتری در سود دارد. زمانی که قیمت فرآوردهها بالا باشد، سود پالایشگاهها رشد بیشتری خواهد کرد؛ اما در دورههای ضعف کرکاسپرد، فشار حاشیه سود افزایش مییابد. این وضعیت سودآوری را کمتر وابسته به سیاستهای داخلی و بیشتر تابع بازار جهانی میکند. برای تحلیلگران، این ویژگی یک مزیت است، زیرا دادههای جهانی قابلاعتمادتر و سریعتر قابل پایشاند و امکان مدلسازی دقیقتری میدهند.
پایداری صادرات
مصوبه جدید یک تغییر نگرشی مهم ایجاد میکند: صادرات از «امکانی وابسته به تصمیم لحظهای دولت» به «فرآیندی مشروط و پایدار» تبدیل میشود. الزام وزارت نفت به گزارشدهی منظم و تعریف چارچوب مشخص برای صدور مجوز صادرات، ریسک توقف ناگهانی صادرات را کاهش میدهد.
اثر بر بورس تهران ؛ رفتار سرمایهگذاران
با کاهش ریسکهای مقرراتی، سرمایهگذاران بنیادی احتمالاً به سمت افزایش وزن گروه پالایشی در پرتفوهای خود حرکت میکنند. در بازار ایران، هرگاه صنعتی از ابهام خارج شود، جریان سرمایه به آن سمت حرکت میکند. انتظار میرود سهم سرمایهگذاران بلندمدت در معاملات پالایشیها افزایش یابد و سهم معاملات هیجانی کاهش پیدا کند. این تغییر ساختاری باعث میشود رفتار قیمتی سهام پالایشی کمریسکتر، باثباتتر و قابل پیشبینیتر شود.
جذابیت برای صندوقها
صندوقهای درآمد ثابت و مختلط معمولاً از صنایع دارای نوسان سیاستی پرهیز میکنند. با فرمولیشدن قیمتگذاری و کاهش احتمال تعدیلات سنگین در گزارشهای مالی، پالایشیها برای این صندوقها جذابتر میشوند. ورود این صندوقها به گروه پالایشی باعث افزایش مشارکت حقوقیها، رشد حجم معاملات و کاهش نوسانات خواهد شد. این تغییر میتواند به صورت افزایش تدریجی تقاضا در نمادهای بزرگ مانند شپنا، شبندر، شتران و شبریز نمایان شود.
اثر کوتاهمدت
در کوتاهمدت، بازار بیشتر روی اثرات نقدینگی و تسویه بدهیها تمرکز میکند. ممکن است بخشی از بازار تصور کند سود فصلی پالایشگاهها تحت فشار قرار میگیرد یا بخشی از جریان نقد آنها به صورت ناگهانی به حساب خزانه منتقل میشود. این نگرانیها میتواند منجر به فشار کوتاهمدتی بر قیمتها شود. با این حال، باتوجه به اینکه بخشی از این ریسک پیشتر نیز مطرح بوده، دامنه اثر منفی انتظار میرود محدود باشد و بیشتر به صورت کند شدن شیب صعود یا افزایش عرضه در مقاومتها خود را نشان دهد.
اثر میانمدت
آن طور که به نظر میرسد پس از روشن شدن ارقام واقعی بدهیها و انتشار گزارشهایی که مطابق فرمول جدید تنظیم میشود، بازار وارد فاز بازنگری بنیادی خواهد شد. کاهش ریسک و ثبات صادرات بهطور طبیعی باعث میشود تحلیلگران P/E بالاتری برای صنعت پالایش در نظر بگیرند. این بازنگری میتواند باعث رشد رتبه ارزشی و بنیادی صنعت در بین گروههای بازار و افزایش تقاضای پایدار شود. در این مرحله، رشد قیمتها معمولاً پایدارتر و بنیادیتر خواهد بود.
اثر بلندمدت
در بلندمدت، صنعت پالایش کشور به صنعتی جهانیتر تبدیل میشود. رفتار قیمتی سهام پالایشی بیش از سیاست داخلی به قیمت جهانی نفت، قیمت فرآوردهها، کرکاسپرد و نرخ مرکز مبادله وابسته خواهد بود. این همبستگی با بازار جهانی باعث میشود سهام پالایشی از شوکهای داخلی کمتر آسیب ببیند و برای سرمایهگذاران حرفهای جذابتر شود. در بلندمدت، این تغییر میتواند گروه پالایشی را از یک گروه پرریسک داخلی به یک گروه کالایی قابل اتکا و تحلیلمحور تبدیل کند؛ مشابه رفتار نمادهای پتروشیمی یا فلزی در سالهای موفقیتشان.
مسعود کریمی هستم، از سال ۱۳۹۰ تاکنون، بهصورت مستمر در حوزه بازار سرمایه کشور فعالیت داشتهام و در این مدت در جایگاه خبرنگار، تحلیلگر و کارشناس بازار سرمایه با خبرگزاریها و روزنامههای اقتصادی رسمی کشور همکاری کردهام. تمرکز اصلی فعالیت حرفهای اینجانب بر تحلیل ساختارهای بازار سرمایه و بررسی سازوکارهای اثرگذاری عوامل کلان اقتصادی بر رفتار بازار است.