کشاکش میان فناوری‌های نوین و قیمت طلا در  2025

فناوری وطلا
آکادمی / تحلیل پاداش / کشاکش میان فناوری‌های نوین و قیمت طلا در  2025

تقاضای فناورانه طلا و افزایش قیمت‌ها

به گزارش پاداش فصل سوم سال ۲۰۲۵ برای بخش فناوری طلا، نه دوره‌ای از  رونق انفجاری بود و نه فصلی از رکود مطلق؛ بلکه نمادی از یک «مقاومت ساختاری» در برابر فشارهای بی‌سابقه بازار محسوب می‌شد.

بر اساس داده‌های منتشر شده توسط شورای جهانی طلا (WGC)، تقاضای این بخش در میانگین قیمت تاریخی ۳۴۵۶ دلار در هر اونس، به رقم ۸۱.۷ تن رسید. اگرچه این عدد نشان‌دهنده افتی ۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل است، اما در عمق این آمار، جدالی پیچیده میان دو نیروی متضاد اقتصاد کلان نهفته است.

 از یک سو، فشار خردکننده قیمت که صنایع تولیدی را به سمت کاهش مصرف سوق می‌دهد و از سوی دیگر، موج سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هوش مصنوعی که به‌عنوان یک لنگر حمایتی، مانع از فروپاشی تقاضا شده است. در واقع، ثبات نسبی تقاضای الکترونیک (با تنها ۱ درصد کاهش به ۶۸.۵ تن) در چنین محیط قیمتی، سیگنالی است که نشان می‌دهد طلا همچنان در لایه‌های زیرین و حیاتی تکنولوژی مدرن، کالایی بی‌جایگزین باقی مانده است.

نمودار 1 – تقاضای طلا برای تولید فناوری تا تابستان 2025

شوک قیمتی و تغییر رفتار استراتژیک صنعت

در بازارهای کالایی، زمانی که قیمت مواد اولیه با رشدی ۴۰ درصدی در یک بازه یک‌ساله مواجه می‌شود، ساختار هزینه تولیدکنندگان دچار اختلال جدی می‌گردد. واکنش طبیعی صنعت الکترونیک به این شوک قیمتی، حرکت سریع به سمت استراتژی‌های صرفه‌جویی فنی بوده است.

تولیدکنندگان بزرگ در قطب‌های تکنولوژی آسیا نظیر تایوان، کره‌جنوبی و چین که با حاشیه سودهای رقابتی فعالیت می‌کنند، ناچار شده‌اند معماری محصولات خود را بازنگری کنند. این تغییر رفتار به سه شکل عمده در خطوط تولید نمایان شده است.:

نخست، جایگزینی فلزات ارزان‌تر مانند مس و نقره در مدارهای غیرحساس و اتصالات معمولی؛

دوم، کاهش میکرونی ضخامت روکش‌های طلا در پین‌ها و کانکتورها تا حد ممکن؛

و سوم، اجتناب از طراحی‌های مبتنی بر طلا در نسل‌های جدید کالاهای الکترونیک مصرفی ارزان‌قیمت.

برخلاف صنایع سنتی که واکنش کندی به تغییرات قیمت دارند، ضریب کشش قیمتی در صنعت الکترونیک بسیار بالا است و هر جهش قیمتی می‌تواند بلافاصله در سفارش‌های مواد اولیه بازتاب یابد. از این منظر، اینکه تقاضای کل تنها ۲ درصد کاهش یافته و سقوطی دو رقمی را تجربه نکرده است، بیانگر وجود یک نیروی جبرانی قدرتمند در سمت دیگر بازار است؛ نیرویی که تحلیلگران آن را به توسعه زیرساخت‌های پردازشی هوش مصنوعی نسبت می‌دهند.

نقش هوش مصنوعی به عنوان تثبیت‌کننده بازار

هوش مصنوعی  در سال ۲۰۲۵ ماهیتی تدافعی و حمایتی در تقاضای صنعتی طلا داشته است. هوش مصنوعی در این مقطع زمانی نه به‌عنوان یک شتاب‌دهنده مصرف انبوه، بلکه به‌عنوان «مانع سقوط» عمل کرده است. دلیل این امر در نیازهای فنی خاص سرورهای پیشرفته و مراکز داده نهفته است.

پردازنده‌های گرافیکی (GPU) و واحدهای پردازش تنسور (TPU) که قلب تپنده مدل‌های زبانی بزرگ هستند، در دماهای بسیار بالا و با چگالی توان الکتریکی سنگین فعالیت می‌کنند. در چنین محیطی، نوسانات الکتریکی یا اکسیداسیون اتصالات می‌تواند خسارات محاسباتی سنگینی به بار آورد؛ لذا طلا به دلیل رسانایی پایدار و مقاومت کامل در برابر خوردگی، همچنان در اتصالات چیپ‌ست‌های AI، و معماری‌های نوین حافظه مانند HBM و DDR5 عنصری حیاتی باقی مانده است.

این نیاز فنی باعث شده تا با وجود کاهش مصرف در بخش کالاهای مصرفی (مانند گوشی‌های میان‌رده و لپ‌تاپ‌های اداری)، تقاضا در بخش سرورها و زیرساخت‌های دیتاسنتری پایدار بماند. در حقیقت، رشد مصرف طلا در لایه‌های پیچیده و گران‌قیمت سخت‌افزار AI، توانسته است بخش قابل‌توجهی از افت ناشی از صرفه‌جویی در سایر بخش‌ها را جبران کند. این پدیده نوعی جابجایی در سبد مصرف صنعتی طلا ایجاد کرده است.

موانع ژئوپلیتیک و پارادوکس اقتصاد صنعتی

علاوه بر فشارهای قیمتی، محیط اقتصاد کلان نیز در سال ۲۰۲۵ چالش‌های خاص خود را بر بازار فناوری طلا تحمیل کرده است. سیاست‌های تعرفه‌ای ایالات متحده و محدودیت‌های صادراتی اعمال شده بر زنجیره تأمین نیمه‌هادی‌ها، اصطکاک قابل‌توجهی در جریان تجارت جهانی قطعات ایجاد کرده‌اند. این موانع تجاری با افزایش هزینه‌های سربار تولید، انگیزه شرکت‌ها برای کاهش هزینه‌های مواد اولیه (از جمله طلا) را دوچندان کرده‌اند. در این شرایط، اگر حمایت ناشی از توسعه هوش مصنوعی وجود نداشت، احتمالاً تقاضای صنعتی با افتی بسیار شدیدتر از ۲ درصد فعلی مواجه می‌شد.

از دیدگاه اقتصاد صنعتی، یک پرسش مهم مطرح می‌شود. چرا سرمایه‌گذاری‌های صدها میلیارد دلاری غول‌های فناوری در حوزه AI، منجر به جهش تقاضای طلا نشده است؟

 پاسخ در مفهوم نسبت ارزش به حجم نهفته است. طلا کالایی با ارزش ذاتی بسیار بالا اما حجم مصرف فیزیکی پایین در هر قطعه است. حتی اگر تعداد دیتاسنترهای جهان دو برابر شود، به دلیل ماهیت مینیاتوری قطعات الکترونیک مدرن و تلاش مهندسان برای کاهش مصرف مواد، رشد تقاضای فیزیکی طلا به‌صورت خطی و همگام با رشد ارزش دلاری صنعت AI حرکت نمی‌کند. همچنین، چرخه فعلی سرمایه‌گذاری سخت‌افزاری AI هنوز در مراحل اولیه توسعه زیرساخت است و تا رسیدن به مرحله‌ای که این فناوری در تمام ابزارهای روزمره فراگیر شود و حجم مصرف مواد را بالا ببرد، فاصله دارد.

تعادل شکننده در افق ۲۰۲۶

پیش‌بینی می‌شود که بازار فناوری در کوتاه‌مدت رشد معناداری را تجربه نکند، زیرا فشار قیمت‌های رکوردشکن همچنان به قوت خود باقی است و انگیزه‌های صرفه‌جویی فنی در خطوط تولید با شدت دنبال می‌شود. در واقع، صنعت الکترونیک در حال عبور از یک دوره گذار است؛ دوره‌ای که در آن تلاش می‌شود وابستگی به طلا در بخش‌های غیرضروری حذف شود تا منابع مالی برای استفاده از این فلز در بخش‌های حیاتی (مانند چیپ‌های پیشرفته) حفظ گردد.

با این حال، افق بلندمدت‌تر می‌تواند متفاوت باشد. با بلوغ نسل جدید سرورها و تغییر معماری بسته‌بندی تراشه‌ها به سمت مدل‌های سه‌بعدی و مجتمع، ممکن است نیاز به اتصالات طلا در هر واحد پردازشی تثبیت شود. اگر در سال‌های آتی شاهد تعدیل قیمت طلا یا افزایش بازدهی اقتصادی معادن باشیم، ممکن است فنر فشرده‌شده تقاضای صنعتی رها شود. اما تا آن زمان، سناریوی اصلی همان طناب‌کشی  میان قیمت بازدارنده و نیاز تکنولوژیک باقی خواهد ماند.

طلا در صنعت فناوری دیگر صرفاً یک کالای مصرفی نیست، بلکه به یک کالای استراتژیک تبدیل شده که مصرف آن تابع محاسبات دقیق هزینه-فایده است. هوش مصنوعی در این سال نه به‌عنوان موتور محرک رشد، بلکه در نقش یک ضربه‌گیر حیاتی ظاهر شد و اجازه نداد که ترکیب «قیمت بالا» و «رکود مصرفی»، ساختار تقاضای صنعتی را درهم بشکند.

 ثبات نسبی ۸۱.۷ تنی تقاضا، پیام روشنی برای فعالان بازار دارد. تا زمانی که تکنولوژی‌های جایگزین نتوانند ضریب اطمینان و رسانایی طلا را در مقیاس نانو تأمین کنند، این فلز گرانبها علی‌رغم قیمت‌های نجومی، جایگاه خود را در قلب پیشرفته‌ترین ماشین‌های ساخت بشر حفظ خواهد کرد.

فهرست مطالب

Tags

آخرین مطالب